با سلام
غروب كارون به روز شد ... منتظر حضور گرمتون هستم ...
من به دريا رفتمخاک ساحل ها را بو کردمسينه ام پر ز غبار آه استچشم پر سو کردممن به اندازه ي اشک خنديدمقدر سر دفتر هر موجودي ناليدممن به وزن ملکوت آبي را حس کردم
سلام
خيلي جالبو متينه وب لاگت
بارم ميايم
سلام ساقي
به من سر بزن كه از نهايت شب حرف مي زنم
يا علي
سلام خوبي ؟ راستي چي كش رفتي از سو غاتي ها ؟ شما اولين خا نوا دهاي بودين كه اونجا رو ترك كردين ما هم شزيكيم ها .
يهو تو نميري با سر زدنهات ها ؟ نه اينكه زياد سر مي زني . بالاخره ميني متنت جالب بود موفق باشي
سلام من ليمك شما رو گذاشتم ممنون ميشم شنا هم لوگومن روبذاريد
موفق باشيد
مجيد زواري
ولي من فكر مي كنم كه دوست داشتن بايد بدون شرط باشه...
مطلب قابل تاملي بود به نكته جالبي اشاره كرده اي
من اولين بار بود كه وبلاگ شما را ديدم و خوشحال شدم كه وقتم را تلف نكرد .
انشالله باز هم خواهم آمد
يا علي مدد