سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اشک ها و آرزو ها
صفحه اصلی وبلاگ
پارسی بلاگ
شناسنامه من
ایمیل من
من در یاهو
 RSS 
اوقات شرعی

و بالاخره سلام

باعرض سلام و تبریک به مناسبت مبعث پیامبر اعظم به تمامی مسلمانان::::این دسته گل هم تقدیم به همه دوستان گل خودم

بر و بچ گل سلام...سلام به روی ماهتون روی ماه نشستتون

راستش باید خدمتتون عرض کنم که شرمنده ی اخلاق ورزشیه همتون هستم که دیر آپ شد وبلاگم...

اگه مشتاقین بدونین که چرا دیر آپدیت شد و چی به سرم اومد تا ته بخونین این مطلبو

راستیتش حدود 3 هفته پیش با بر و بچز رفتیم استخر و...قضیه تا اینجا به خوبی و خوشی ختم بخیر شد...

تا اینکه به منظور تعطیلات تابستانی با مادر و خواهر گرامی عازم سفر شدیم-تهران-

یکشنبه رسیدیم به تهران طلسم شده

تا اینکه دوشنبه شب خوابیدم و سه شنبه شب سر از بیمارستان در آوردم

که البته بعدا فهمیدم که سه شنبه صبح ساعت شش تشنج کردم و رسوندنم بیمارستان و اینکه یک روز بیهوش بودم و چیزی نفهمیدم فقط وقتی بیدار شدم وحشت زده شدم چون از چیزی خبر نداشتم بالاخره فهمیدم چه مرگمه و...

و اینکه حسابی شکنجه ام دادن از سرم معمولی بگیر و برو تا برسی به گرفتن آب نخاعی...و حسابی اشک اینجانب رو هم در آوردن و پس از 12 روز-که البته اونم 14 روز بود ولی مادر گرامی با اون وضع اسفناک بیمارستان بیشتر از اون اجازه ندادند که من اونجا بمونم و دو روزش رو در رفتم-البته قابل ذکر هستش که آمپولای اون دو روز رو هم بیرون تزریق کردیم...

و اینکه آقای دکتر هم اشاره فرمودند که این ویروس از آب محترم استخر از طریق گوش و بینی وارد مغز جنابعالی شدند و گوشه ای از مغزتون دچار عفونت شده اند...

اما از شوخی گذشته به لطف و مهربانی خدا الان بهترم و اینکه همه چیز اینا نبود که گفتم من فاکتور گرفتم تا حوصله تونو سر نبرده باشم...من که از اون لحظات اولیه هیچی یادم نیست ولی مامانم میگه واقعا از لبه ی مرگ برگشتی و دکتر گفته بود اگه کمی دیر فهمیده بودین و دیر رسونده بودینش از دست رفته بودم م م م م م

**************

ممنونم از نظرات خوب همتون و اینکه به موقع سر میزنید بخصوص لیلا جون که همیشه سر وقت حاضره!!!

*********************

در این سرای خاموش

یاد گرفتم با ترنم عشقی پاک

به زیباترین شکل تورا بسرایم

وقتی خالق دوست داشتن تو هستی

به چه زبانی بگویم

دوستت دارم

خدایا

اندکی عشق تورا با دنیا عوض نمی کنم

نظر یادتون نره ه ه ه ..بابای


متن فوق توسط: ساقی نوشته شده است| نظرات دیگران ( نظر)

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
درباره خودم
اشک ها و آرزو ها
ساقی
گفتمش دل میکاری؟پرسید چند؟؟؟ گفتمش دل مال توست تنها بخند!... خنده کرد و دل ز دستانم ربود.... تا به خود باز آمدم او رفته بود..... جای پایش روی دا جا مانده بود....ساقی تنها
فهرست موضوعی یادداشت ها
درد دل[16] .
لوگوی من
اشک ها و آرزو ها
لوگوی دوستان من












لینک دوستان من
امیر*خلوتگه دل*
ناهید*نمیشم دلگیر تقدیر*
سیما*هالی*
مریم*نازگل*
شیرین*راز دل رازقی*
*امیر*
امیرحسین*ارواح*
شیدا-خودم-
کوثر*شاید کمی بهتر*
امیر*کلبه تنهایی من*
ساقی*ناله ی سوزناک عشق*
رضا
صابر*سوال*
عروسک کوکی
*بچه های درخت دو شاخه*
انجمن شعر و داستان کازرون
امید*منو دل شکستم*
هادی خان*دریایی*
یاشار*سایت آموزشی و تفریحی*
مرتضی*دنیای خیالی من*
علی*awarebel*
محروم*سفر منزل دوست کار هر روز من است*
زینب*اتاق خالی*
ابراهیم*یاس سپید*
ولی*از دل برود هر آنکه از دیده برفت*
مسعود*عشق ماندگار*
سعید*دوستتون دارم*
بهزاد
علی*آرزوهای بزرگ*
مریم*خداوند مظهر عشقه*
نیما*درد و دلهای یک شهرستانی*
امیر*فانوس خیس*
نیما و حسین*نهنگ ها*
یلدا*لافکادیو*
ستایش*یه بوس کوچولو*
محسن*وحشیانه*
فرید*غروب عاشقان*
فرهاد*زندگی و..*
ساقی*دلتنگ عشق*
مهتاب*ستون نگاه*
آنیما
***غبار لبخند***
غزاله*غزلک*
*چشمک ستاره*
سعید*میکده حمام نیست سر زده وارد مشو*
بهار چابوک* آغوش سپید*
مارال*بیا هر شب کنار نور یک شمع به فکر پیچک همسایه باشیم*
محمد*سراب*
میثم.مهناز
نغمه*کویر خیال*
سینا*سلام*
مسافر*مسافر رویای زندگی*
آهنگ وبلاگ من
اشتراک در خبرنامه